صنعت کاغذ
- یکشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۱
- 55 بازدید
- کاغذ
صنعت کاغذ
کاغَذ به مادهای گفته میشود که از خمیر کتان یا پنبه یا کنف یا چوب یا ضایعات کشاورزی یا بعضی گیاهان مثل بامبو و… ساخته شود و به کار نوشتن یا کشیدن یا ساختن شی ء سه بعدی آید و در اصطلاح علمی عبارت است از تراکم الیاف سلولزی که بهطور نامنظم داخل یکدیگر شده و در نتیجه یک مادهٔ فشرده را میدهد که در ابعاد و اوزان مختلف به دست میآید.کاغذ از زمان اختراع آن تا به امروز قابل اعتمادترین وسیله انتقال اندیشه بشر بودهاست و نقش مهمی در جمعآوری و ذخیره اطلاعات و دانش بشر که نتیجهای از تجربیات و تفکرات اوست دارد و از این رو با پیدایش مرکب و صنعت چاپ و مواد رنگ دار این اندیشه بشری با ابزار نوین درآمیخت و به صورت یک پدیدهٔ مهم، امروزه با آن برخورد میگردد.مصرف کاغذ با اختراع آن همراه بودهاست که گفته میشود، مصریان پیشقدم در این اختراع بودهاند و واژهٔ (paper) (کاغذ) از نام درختی به نام (پاپیروس) گرفته شده که مصریان از این درخت کاغذ میساختند و از بسیاری جهات نشانگر سطح رشد علمی و فرهنگی جامعه میباشد. با پیشرفت اطلاعات و معلومات بشر از دانش رنگ، کاغذهای رنگی برای جلب توجه و زیبایی و مقوا و کارتنهای رنگ آمیزی شده برای بستهبندی و بالاخره جعبههای شیرینی و شکلات برای مصرف خانگی و نظایر اینها همه دلیل بر دانش برتر و استفاده بشر از این صنعت و اختراع است که روز به روز رو به توسعه و تکامل میباشد و در تاریخ از آن یاد شدهاست
الیافی که در ساخت کاغذ بکار میرود معمولاً طبیعی و شامل سلولز است؛ و به دو روش شیمیایی و فیزیکی است. به این صورت که الیاف سلولوزی را در آب قرار میدهند تا رطوبت کافی جذب و حالت خمیری و نرم پیدا کند. سپس بر روی یک صفحه شبکه ای قرار میدهند تا خشک شود و حالت یکدست پیدا کنند. الیاف نیز با از دست دادن رطوبت خود به یکدیگر نزدیک میشوند و در نقاطی که روی یکدیگر قرار گرفتهاند یک پیوند فیزیکی ایجاد میشود که این الیاف را به هم متصل میکند.
کاغذ از مهمترین موادی است که انسان را در مرحله علم و تمدن با قدمهای سریع پیش انداخته و در این راه به او کمکهای بزرگ کردهاست. صنعت كاغذسازى از قرن هفتم هجرى به بعد در ايران وجود داشته و گسترش يافته است. در ایران فعالیت کاغذ سازی اولین بار با تأسیس کارخانه مقواسازی و با استفاده از کاغذهای باطله در سال 1313 شمسی در کرج شروع شد.
اولين ملتى كه در جهان موفق به اختراع كاغذ شد چينى ها بودند، در سال ۱۰۵ بعد از ميلاد شخصى به نام «تاسى لون» موفق به اختراع كاغذ شد و حدود سال ۶۱۰ م به ژاپن و ۷۵۱ م به سمرقند راه يافت. در اواسط قرن دوم هجرى كاغذ از سمرقند به بلاد اسلامى رسيد.مى گويند: «فضل ابن يحيى برمكى» نخستين كسى بود كه در بغداد كارخانه كاغذسازى داير كرد. در قرن چهار هـ .ق كاغذسازى در بغداد رواج يافت. «ابن النديم» از شش نوع كاغذ كه در آن زمان معروف بود نام مى برد و مى گويد: كتاب را از كاغذ خراسانى مى ساختند، در خراسان مردم براى ساختن كاغذ از پنبه و مواد نباتى استفاده مى كردند. مهمترين كاغذهايى كه توسط مسلمانان ساخته شد .كاغذ «سليمانى»، کاغذ «طلعى»، «نوحى»، «فرعونى»، «جعفرى»، «طاهرى»، «مامونى»، «منصورى»،کاغذ «چينى» و کاغذ «هانى» بود.
در مورد ايرانيان مسلمان براي ساختن کاغذ از پنبه و کتان و ديگر مواد گياهي نيز بهره گرفتند و گونههايي از کاغذهاي نازک، کلفت، شفاف و بادوام ساختند. کاغذ ايراني را تا نزديک يک قرن از سمرقند و خراسان به جايجاي سرزمينهاي اسلامي ميبردند. سرانجام پس از نزديک يک سده، به سال 794 ميلادي، به فرمان فضلبنيحيي برمکي، وزير هوشمند ايراني، نخستين کارخانهي کاغذسازي را در بغداد بر پا کردند.سپس، جعفربنيحييبرمکي فرمان داد که در ديوانها به جاي پوست از کاغذ بهره گيرند. به اين ترتيب، بهرهگيري از کاغذ به جاي پاپيروس در جايجاي سرزمينهاي اسلامي رونق گرفت و کارخانههاي زيادي در شهرهاي سوريه، فلسطين، مصر، تونس، مراکش و مغرب ساخته شد.با اين که، کارخانههاي کاغذسازي در جايجاي سرزمينهاي اسلامي ساخته شد، کاغذ ايراني همچنان بهترين کاغذ به شمار ميرفت و بارها در کتابهاي تاريخي از کاغذ سمرقندي و خراساني سخن گفته شده است. براي نمونه، ابننديم از شش گونه کاغذ، که در روزگار او رواج داشته، سخن گفته است: "کاغذ خراساني را از کتان ميساختند و به قولي ساختن آن از زمان بنياميه معمول شد و به قولي در عهد بنيعباس. برخي ميگويند که ساختن این نوع کاعذ قديمي است و برخي آن را چيزي جديد ميدانند. ميگويند برخي از هنرمنداني که از چين به خراسان رفته بودند، آن را بر اساس کاغذ چيني ساختند و اما گونههاي آن عبارتاند از سليماني، طلحي، نوحي، فرعوني، جعفري و طاهري."
کاغذ سمرقندى از معروفترین و مرغوبترین کاغذهاى مورد مصرف در سدههاى میانى دوران اسلامى است که در شهر سمرقند ساخته مىشد. این کاغذ جزء اولین کاغذهاى ساخته شده در جهان اسلام بود که در قرن دوم هجرى مسلمانان به کمک کاغذسازان چینى اولین کارگاه ساخت آن را در سمرقند برپا کردند و از این شهر به سایر بلاد اسلامى راه یافت. این کاغذ به کاغذ چینی، هندى و خراسانى نیز معروف بوده است.
خان بالیغ کاغذ بسیار مرغوبى است که در شهر پکن (خان بالیغ) ساخته مىشد. جنس کاغذ بسیارى از کتب و اوراق خطى نفیس ایران از این کاغذ است.
شامى نوعى کاغذ سفید و بسیار شفاف و لطیف بوده که منسوب به شهر شام مىباشد.
بشر قبل از پيدايش زبان ابتدا با كندن غارها هم گرايش خود به نوشتن و تصوير كردن را نشان داد و هم نياز به خلق زبان. بعد از دوره غارنشينى و با به وجود آمدن زبان، قالب هاى خشتى به اصطلاح نخستين كاغذى بودند كه بشر اقدام به نوشتن بر روى آنها كرد و حتى فرامين شاهان عهد كهن بر روى قالب هاى خشتى نوشته مى شد.
پيش از ساختن کاغذ، مردمان باستان براي ماندگار کردن نظرهاي خود از کندهکاري روي سنگ و چوب و لوحهاي گلي بهره ميگرفتند. سومريها از هزارهي چهارم پيش از ميلاد بر لوحهاي گلي مينوشتند. بابليها اين روش را از سومريها آموخته و کتابخانهي بزرگي از لوحهاي گلي درست کرده بودند. آنها گل را به صورت ورقهاي کلفت در ميآوردند و پيش از آن که خشک شود، دانستههاي خود را به خط ميخي روي آن کندهکاري ميکردند. سپس، آن را در آفتاب خشک ميکردند يا در کورههاي سفالپزي، ميپختند.
از اين لوحهاي گلي پخته، شمار زيادي از ويرانههاي شهرهاي باستاني ميانرودان، بهويژه بابل، به دست آمده است.
دستکم از هزارهي دوم پيش از ميلاد، آدميان آموختند که ميتوانند از پوست جانوران کاغذ چرمي (پارشمن) بسازند. ايرانيان روي پوست گاو، گاوميش و گوسفند و روميها بر پوست خر وحشي مينوشتند. پوستها پس از دباغي و صيقلکاري به اندازهي نازک و نرم از کار در ميآمدند که در زيبايي و نيکويي شاهکار به شمار ميآمدند.
پارشمن ايراني ويژگيهاي بهتري داشت. براي نمونه، ايرانيان براي از بين بردن بوي ناخوشايند چرم، در روند ساختن پارشمن، به آن گلاب ميافزودند. اوستا را نخستينبار روي 12 هزار پوست گاو نوشته بودند. عربها نيز روي پوست مينوشتند، اما چون گران بود، تنها براي نوشتن چيزهاي بسيار مهم، مانند قرآن و قراردادها و پيماننامهها از آن بهره ميگرفتند. آنها نوشتههاي خود را بيشتر بر استخوان شانهي شتر يا سنگهاي نازک سفيد يا شاخههاي پوست کندهي درخت خرما مينوشتند. معروف است که ایرانیان در دوران خلفا جز بر پوست کلفت و نازک بر چیزی دیگر نمینوشتند و میگفتند که «ما جز بر آنچه در مملکت ما فراهم میشود بر چیزی دیگر کتابت نمیکنیم».
مصريان باستان از نزديک 2 هزار سال پيش از ميلاد، از گياه پاپيروس، که گونهاي از ني است، نوعی کاغذ ميساختند که به همان نام پاپيروس شناخته شد و امروزه به صورت واژهي Paper در زبان انگليسي ماندگار شده است. مصريها ساقههاي پاپيروس را به صورت نوارهاي باريکي ميبريدند و آنها را به گونهاي کنار هم ميگذاشتند که مانند رشتههاي پارچه در هم فرو ميرفتند. سپس، پاپيروس را در آفتاب خشک ميکردند. این کاغذ را در بسیاری از مآخذ قدیمی «قرطاس» خواندهاند.
از برگ و پوست درختان نیز به عنوان کاغذ استفاده می شده است. مردم هندوستان روي برگ و پوست برخي درختان مينوشتند. ابوريحان بيروني در اينباره نوشته است که مردم بخشهاي جنوبي هند برگهاي درختي به نام تاري را، که مانند درخت نخل و نارگيل است، به هم ميچسباندند و روي آنها مينوشتد و سپس آن برگها را با نخ به هم ميچسباندند. شايد به همين دليل باشد که امروزه به صفحههاي کتاب يا دفتر، برگ ميگويند.
در سرزمينهاي شمالي هند پوست درخت توز را صيقل ميدادند و به عنوان کاغذ استفاده می کردند و روي آن مينوشتند. سپس برگههاي نوشته شده را شماره ميگذاردند و در پارچهاي ميپيچيدند و نگهداري ميکردند. نامهاي که پادشاه هند به انوشيروان نوشته بود و مسعودي در مروجالذهب به آن اشاره کرده است، بر پوست درخت بوده است.
به نظر ميرسد روميها نيز بخشي از نوشتههاي خود را روي پوست درختان ماندگار ميکردند. چرا که واژهي لاتين Liber، به معناي پوست دروني درخت، براي کتاب به کار ميرفت. اکنون نيز به جايي که کتابها در آن نگهداري ميشود، Library، يعني کتابخانه، ميگويند.
اعراب بیشتر نوشتههای خود را بر استخوان شانهٔ شتر یا سنگهای نازک سفید یا شاخههای پوست کندهٔ درخت خرما مینوشتند و به دلیل گرانی کمتر از پوست جانوران استفاه میکردند.
اولین دیدگاه را شما برای این آگهی ثبت کنید